دو شب پیش، قبل خواب به این فکر کردم که دارم میجنگم. دارم برای خانواده ام میجنگم. چند وقت پیش ملودی داشت خوابش رو تعریف میکرد، بهم گفته بود: "و تو مثل همیشه داشتی سخت تلاش میکردی." توی چنل تک نفره ام ریپلایش کرده بودم: "من هیچ وقت سخت تلاش نکردم." اغراق آمیز بود، چون الان میتونم شرایطی رو نام ببرم که واقعا تلاشم رو کرده بودم، چه نتیجه داده بود و چه نه، اما اون موقع فقط وقتهایی یادم میومد که از تلاش دست کشیده بودم. این روزها، دارم سخت تلاش میکنم، تلاشهایی که آرزو کردم بیشتر از هر زمان دیگهای نتیجه بدن.
دانلود رایگان فیلم The Girl in the Spider's Web 2018برام مثل جعبههای بزرگی هستن که توشون خالیه ولی حجم زیادی از اتاقم رو پر کردن. شاید هم توشون چیزی باشه که خیلی خوب باشه، ولی دارن زندگی منو مختل میکنن.
سوالات ضمن خدمت روش تحقیق در علوم تربیتیدیشب چند دقیقه با بابا Video Call داشتیم. با اینکه ماسک نصف صورتش رو پوشونده بود، خستگی از همه جاش میبارید. خیلی پیش نمیومد بابا رو اینقدر خسته ببینی اما این چند روز داشتن فشارشون رو بیشتر میکردن و بابا هم قرار نبود روز به روز جوون تر بشه. گفت: "اینقدر دستهامون رو شستیم، خشک شدن. خیلی شلوغه. امروز دوتا مورد به احتمال قوی کرونایی داشتیم و یک راست فرستادیمشون تا تست بدن." نگرانش بودم، خیلی. مامان هم فکر میکرد اگر داد بزنه، صدا بیشتر میرسه اما در واقع مشکل از کندی اینترنت بابا بود. اصرار میکرد که "بسه دیگه بیا خونه." و من فکر کردم تازه اولشه، اوضاع از این بدتر بشه، چی میشه؟ بهم گفت: "مامانت گفته سرفه میکنی." گفتم: "چیزی نیست، همون حالتای آلرژی رو دارم." "فلان دارو میخوری؟" در حالی که سعی میکردم از کادر خارج شم، گفتم" "نه. " بعد هم سرسری اضافه کردم که از فردا میخورم. یه کم که گذشت، قطع کرد. احتمالا مریض بعدی اومده بود.
آهنگ جدید احلام به نام جادو یه کار شاد و قشنگ مخصوص دورهمیا- این واسه اینه که یه بخشی از وجودت عمیقا از من متنفره و میخواد بهم آسیب بزنه چون من قبلا بهت آسیب زدم. وقتی کنار منی رنج میبری ولی در عین حال اصلا تو شخصیتت نیست که به خاطر خودت بهم حمله کنی.
ته وه بَیمه خِلمیرای دیروز ازم پرسید که دنیات چه رنگیه؟ مطمئن نبودم. تک رنگ نبود، اما وسط دنیام وایساده بودم و نمیتونستم ببینم چه رنگیه. بهش گفتم طیف آبی-بنفش. جواب داد: پس به خاطر همینه که دنیات رو دوست دارم. دنیای من آبیه، به رنگ غم.
امروز وقتی داشتم با گوشی باتری خالی کرده و چتر رنگین کمونیم برای خودم زیر بارون این طرف اون طرف میگشتم، به این نتیجه رسیدم که دنیام آبی نبود، بنفش هم. دنیام سیاه بود. سفید بود. خاکستری بود.
گوشهی تختت جمع شدم. پشتم بهته و خوابیده روی تخت، با دست زانوهام رو گرفتم. حرف میزنم، صدام میلرزه. یه دستمو دور بازوم میگذارم و دست دیگه ام رو روی صورتم. خودم هم میلرزم.
دنیای تو چه رنگیه؟تعداد صفحات : 1